این رقص موج زلف خروشندهی تو نیست
این سیب سرخ ساختگی، خندهی تو نیست
ای حُسنت از تکلّف آرایه بی نیاز
اغراق صنعتی است که زیبندهء تو نیست
در فکر دلبری ز من بینوا مباش
صیدی چنین حقیر، برازندهی تو نیست
شبهای مه گرفته مرداب بخت من
ای ماه جای رقص درخشندهی تو نیست
گمراهی مرا به حساب تو می نهند
این کسر شأن چشم فریبندهی تو نیست
ای عمر چیستی که به هرحال عاقبت
جز حسرت گذشته در آیندهی تو نیست
فاضل نظری
سیجان زیبا
این روزها